دست ت می دم می گم: شهدا! 
چند متر جلوتر می ایسته. اسکناس ده تومنی رو توی مشتم فشار می دم و میرم لب پنچره. میگم: معذرت می خوام من ده تومنی دارم. پول خرد دارین؟ اخماشو می کنه تو هم و بهم میگه: پسر جون! وقتی راننده تاکسی جلو مسافرش ترمز زد ینی دیگه مهمون اون تاکسیه! جورش می کنم برات. بپر بالا! 
مرددم که الان دعوام کرد یا چی! لبخند می زنه و میگه : معطل چی هستی؟ بیا بالا دیگه! 
تو مسیر بهش توضیح می دم که بعضی وقت ها که پول خرد ندارم راننده ها بد خلق می شن و گله می کنن، منم بنا به عادت قبل از سوار شدن این سوال رو می پرسم. همینجور که به جلوش نگاه می کنه میگه: هر شغلی مرام و مسلک خودش رو داره. اونی که بیاد توش و حواسشو جم نکنه، اشتباهیه




 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دوستانه بلاگ ورزشی برگ ریزان حسینیه بهترین کتابهای ایران و جهان گل چت|ناز چت|چت روم شلوغ Brooklyn Robert